اشعار مریم عربلو

اشعار و دلنوشته‌های مریم عربلو

اشعار مریم عربلو

اشعار و دلنوشته‌های مریم عربلو

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید
طبقه بندی موضوعی

۴ مطلب در بهمن ۱۳۹۳ ثبت شده است

چه عطر و بوی خوشی! این حضور یعنی تو

صدای بانگ اذان و سرور، یعنی تو

حضور سبز ملائک ز خاک تا افلاک

و هر کجا که رسد عطر و نور، یعنی تو

همان که کعبه شود از اذان او آباد

طنین بانگ خدا در ظهور، یعنی تو

به خلقت تو خدا بر خود آفرین گفته

تو افتخار خدایی، غرور، یعنی تو

تویی شریک مبین و تمامی تورات

کتاب روح خدا و زبور، یعنی تو

هزار جمعه دلت را شکسته‌ایم اما

بزرگوار و کریم و صبور، یعنی تو

 
مریم عربلو

  • مریم عربلو

 

 

بگو به جمعه نیاید اگر نمی‌آیی

عزیز من گل باغِ غریبِ تنهایی

تمام هفته به دنبال جمعه می‌گردم

تمام هفته‌ی من شام تخل یلدایی

تورا من از نَفَسِ پاک غنچه بوییدم

تو بهترین گل باغی تو چشم صحرایی

به جای پای تو سوگند، مانده‌ام در راه

بیا که غرق گناهم،‌ تو خضر دریایی

دلم ز ندبه شکسته ز گریه بیزارم

نمی‌رسد به اجابت دعای شیدایی

ببین که نذر تو کردم که روز دیدارت

اذان عشق بگویم به سبک لیلایی

 

مریم عربلو

  • مریم عربلو

 

 

رازِ مگوی دل هر خُم تویی

بر لب حق شعر و تبسم تویی

فصل به جا مانده‌ی ننوشته‌ای

مثنوی دفتر هفتم تویی

درد دلم با تو غزل می‌شود

صورت زیبای تکلم تویی

همچو خدا بس که تو پیداتری

گمشده‌ی دیده‌ی مردم تویی

با تو غریبی به رضا کی رسد

فصل غریبانه هشتم تویی

ندبه به ندبه دل من گمشده

تا به لب جمعه ترنّم تویی

 

مریم عربلو

  • مریم عربلو

تو آبروی تباری، نرفته‌ای که بیایی

تو چهار فصل بهاری، نرفته‌ای که بیایی
 

که گفته غایبی آخر، حضور روشن مهری

تو آفتاب دیاری، نرفته‌ای که بیایی


تو وعده داده‌ای آخر، نمی‌روی ز دل ما

خدای قول و قراری، نرفته‌ای که بیایی


کنار کعبه میاید، همیشه بانگ اذانت

مؤذّن دل یاری، نرفته‌ای که بیایی


که گفته جمعه میایی، که دیده‌ام همه روزت

تو در میان و کناری، نرفته‌ای که بیایی

 

مریم عربلو

  • مریم عربلو